وبلاگ یک دانشجوی معماری

اخبار دنیای من

وبلاگ یک دانشجوی معماری

اخبار دنیای من

نویسندگان

چند هفته پیش با همکلاسیم روی یک پاورپوینت با موضوع طراحی مدرسه کار می‌کردیم که شامل مصاحبه‌ها و نقل قول‌های مختلفی از معماران نامدار کشور می‌شد. بین نقل قول‌ها، صحبت‌هایی از آقاس سیروس باور هم بود که متفاوت‌تر از بقیه بود. ایشان بیشتر بر روی تکنولوژی و نوین بودن طرح تاکید داشتند و مکاتب دیگر را زیاد قبول نداشتند. از لحاظ عقاید، شاید نزدیکترین کسی که من عقایدم به ایشان نزدیک‌ است همین آقای باور هستند. همین پیش زمینه باعث شد تا بدنبال سخنرانی‌ها و کارهای ایشان باشم که این مصاحبه را دیدم، توصیه میکنم شما هم بخوانید.

بیوگرافی مختصر دکتر باور:


متولد 1313 شیراز

سوابق تحصیلی:

اخذ مدرک دکترای معماری از دانشگاه فلورانس 1343

عناوین و سمت ها:

استاد مدعو در دانشگاه آزاد اسلامی

عضو هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران

مشاغل و مسئولیت ها

بنیان گذار درس تاریخ معماری مدرن و آتلیه شهرسازی در دانشکده معماری دانشگاه ملی ایران 1344 و در دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران 1348

کارشناس ارشد طرح های اداره مهندسی شرکت ملی نفت ایران 1348-1345

مدیر گروه آموزش معماری دانشگاه تهران 1352-1350

عضو شورای اجرایی گروه معماری و شهرسازی 1358-1352

عضو هیات علمی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران 1358-1350

عضو شورای قضاوت طرح های جامع شهری، وزارت مسکن و شهرسازی 1358-1352

عضو اولین هیات مدیره نظام معماری استان تهران 1356

مدیر گروه آموزش شهرسازی دانشگاه تهران 1357-1356

مدرس دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران 1376-1375

مدرس دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی قزوین 1379-1378

فعالیت ها:

طرح و اجرای مجتمع بهداشتی رفاهی پالایشگاه تهران 1346

طرح جامع شیراز 1348، طرح جامع یزد 1352، طرح جامع شهر صنعتی کاوه 1353

طرح مدرسه صنعتی شهر آراکوژ، برزیل 1361

طرح پارک بوتالیک شهر برزیلیا، برزیل 1362

طرح پارک شهر سالوادور، برزیل 1369

طرح مرکز فرهنگی اسلامی در شهر رسیف، برزیل 1369

طرح ساختمان حسابداری در برزیلیا و ساختمان تجاری در سن پائولو، برزیل 1370

طرح و اجرای ساختمان های مسکونی در تهران و اصفهان 1387-1344

آثار تالیفی:

ترجمه کتاب تاریخ معماری اثر لئوناردو بنه ولو 1352، انتشارات دانشگاه تهران 1353

کتاب تاثیر روح زمانه در روند معماری معاصر در ایران ( در دست نگارش)

برگزاری نمایشگاه های متعدد از نقاشی آبرنگ در ایران و برزیل

انتشار ده ها مقاله در زمینه معماری و شهرسازی در مطبوعات تخصصی


مبانی نظری معماری شما چیست؟ ‏

وقتی که شما می‌خواهید شروع به تفکر در زمینه‌ معماری کنید، دو حالت وجود دارد:‏

اگر در هندسه ببینید، پیروی از کارهای پیشکسوتان معماری مدرن می شود؛ مثل کارهای لکوربوزیه‌، میس‌وندرو و گروپیوس و... اگر معماری را در خطوط آزاد  و احجام آزاد ببینید،  مثل کارهای اسکار نیمایر می‌شود که خود نیمایر اعتراف دارد کالبد معماری و احجام را از روی کوه‌ها و طبیعت اطراف خودش ایده گرفته. از معماری امروز را صحبت نمی‌کنم. چون وارد کارهای شاخص معمارهای امروزی مثل فرانک گری می‌شویم که اصولا معماری اگر به فرم گرایش پیدا کند زمان داریم، یعنی بعد از یک مدت این از بین خواهد رفت. ولی اگر به هندسه گرایش پیدا کند مسئله شکل دیگری پیدا می‌کند. من نمی‌گویم که معماری هندسه است، اتفاقا معماری هندسه نیست. ولی هندسه در معماری می تواند به توازن و به هماهنگی‌ها برسد. یعنی ما از هندسه برای توازن و هماهنگی‌ها استفاده کنیم نه این‌که صرفا هندسه را در معماری بیاوریم که نتیجه آن معماری ما خیلی خشک و منسجم ‌شود.‏

هنگامی که  روی عوامل ایستایی این کالبد معماری فکر می‌کنیم باز به دو حالت می رسیم:‏

استخوان‌بندی که کالبد معماری را در بر می‌گیرد.‏

کالبد معماری روی استخوان‌بندی را می‌پوشاند.‏

اگر کالبد معماری روی استخوان‌بندی را بپوشد، در این صورت ما فقط کالبد داریم. یعنی پوسته‌ای را می‌بینیم که روی استخوان‌بندی را گرفته. اگر کالبد معماری در استخوان‌بندی قرار بگیرد، آن‌وقت ما هم پوسته را می‌بینیم هم استخوان‌بندی را. در این صورت کار ما بسیار مشکل می‌شود. برای این‌که ما باید استخوان‌بندی را هم طراحی کنیم. استخوان‌بندی  این نیست که از تعدادی ستون و تیر که روی هم آمده‌باشد‌، استخوان‌بندی هم برای خودش شکل و فرم‌های مختلف دارد تکنیک‌ها و سیستم‌ها و متریال‌های مختلف دارد. در رابطه با حجمی که ما خواستار به وجود آوردنش هستیم، اگر آن حجم و آن کالبد از سلول مسکن‌ها تشکیل شده باشد، استخوان‌بندی ما ذره فضا می‌شود. اگر این کالبد یک فضای بزرگ نمایشی باشد مانند سالن‌های آمفی‌تآتر، سینما و هم‌چنین معماری‌های شاخص در این صورت استخوان‌بندی ما فرم نمی‌گیرد و دیگر از ستون و تیر تشکیل نمی‌شود و خودش جزیی از کالبد معماری می‌شود.‏

همه این‌ها نظریه‌های مختلف است که بستگی به قدرت تفکر معمار و دانایی کارفرما دارد که معمار را آزاد بگذارد تا هر آن‌چه را که می‌خواهد انجام دهد. کارفرما فقط تا این اندازه حق دخل و تصرف در کارهای معماری دارد که برنامه را بدهد و نیاز‌های خود را مطرح سازد. معمار واسطه‌ای میان معماری و کارفرما نیست، بلکه ایده‌دهنده و جهت‌دهنده‌ معماری است. اگر یک معمار قبول کند که در حد یک واسطه ارزش اجتماعی خود را پایین بیاورد آن بحث دیگری است که با بحث بساز به فروش ارتباط پیدا می‌کند.‏

 

نظر شما در مورد روند طراحی از ایده و کانسپت و در نهایت رسیدن به فرم چیست؟‏

هر کاری و هر طراحی پروسه و روندهای مخصوص خودش را دارد. این‌گونه سخن گفتن به طور کلی خیلی کلی‌گویی می‌شود؛ یعنی مقیاس باید معلوم شود. وقتی مقیاس معلوم شد. روند طراحی هم مراحل خودش را مشخص می‌کند.‏

به طور مثال اگر بخواهیم یک ویلا در یک زمین محدود طراحی کنیم. در وهله‌ اول باید حجم ویلا را در نظر گرفت. یعنی از حجم وارد می‌شویم‌. به عبارت دیگر در این محدوده‌ کوچکی که بین ساختمان‌های متعدد قرار گرفته است چه نوع طراحی و چه حجمی را می‌توان به وجود آورد. مسلما آن حجم و آن کالبد معماری که آن‌جا به وجود می‌آید، با آن‌چه در اطرافش وجود دارد خیلی متفاوت است. به دلیل این‌که حداقل چند سالی بعد از آن‌ها ساخته‌می‌شود. و همچنین یک طرح به دانایی کارفرما و میزان تبعیت معمارش از فضاها و امروزی‌بودن بستگی دارد.‏

به عنوان مثال دیگر در یک مجتمع مسکونی بحث انسان‌ها، ارتباطات جمعی آن‌ها با یکدیگر و روابطی که با هم برقرار می‌کنند، فضاهای اجتماعی (یعنی فضاهای برخورد، فضاهای ارتباطی، فضاهای فرهنگی) و فضاهایی می‌خواهند در آن زندگی کنند مطرح می‌شود.‏

برای طراحی باید زمین را دید، یعنی مکان در کجا قرار گرفته است؛ در داخل بافت مسکونی شهری است یا در یک فضای حومه شهری. اگر در بافت مسکونی شهری باشد، مسأله دسترسی‌ها اهمیت زیادی دارد و اگر در حومه شهر باشد، مسأله دید و منظر اهمیت پیدا می‌کند، سپس مسأله آب و هوا و اقلیم مطرح می‌شود. وقتی تمام این‌ها روشن شد، آن‌وقت بایستی به کاربرد معماری، تکنیک و اقتصادش توجه نمود. در مجتمع‌های مسکونی امروز که صحبت از معماری سبز هست و هدف آوردن طبیعت به  داخل فضاها و کالبد‌های معماری می‌باشد‌.‏

نکته مهم در مجتمع‌هایی که شما طراحی می‌کنید این است که باید در رابطه با فضاهای پر و خالی باشد. فضاهای پر همان سلول‌های مسکونی است و فضاهای خالی هم فضاهای مشاع هست که بین این‌ها قرار می‌گیرد. به جای این‌که ما همه سلول‌های مسکونی را به هم دیگر متصل کنیم و بچسبانیم و یک سنگ‌جوش خیلی کمپکت و  فشرده به وجود بیاوریم، می‌توانیم این را رو به طبیعت  باز کنیم و طوری این فضاهای خالی را به وجود ‌آوریم که انسان‌هایی که از آن‌جا عبور می‌کنند یا در آن زندگی می‌کنند دیدشان به اطراف به شمال و جنوب و شرق و غرب باشد و به  آفتاب شمال و جنوب و نسیم شمال، باد‌ها دسترسی داشته باشد. در نتیجه یک کالبد معماری متخلخل به وجود می‌آید که از سلول‌های مسکونی فضای سبز تشکیل شده‌است. ‏

 

در مبانی نظری کدام  مکتب معماری را قبول دارید؟‏

بعد از مدرنیسم هیچ مکتب دیگری را قبول ندارم. نه مکتب پست‌مدرن، نه دیکانستراکشن و نه فولدینگ را قبول ندارم. هیچ‌کدام از معمارهایی را هم که در این زمینه کار کردند قبول نداشته و اعتقاد دارم تمام مکتب‌هایی که بعد ازمدرنیسم به وجود آمدند شاخه‌ها یا انشعاباتی از مدرنیسم هستند.‏

 

معمار شاخص مدرنیسم از نظر شما کیست؟

بهتر از لوکوربوزیه کسی را نداریم که در همه زمینه‌ها و با همه مقیاس‌ها کارکرده است، هم در ذره فضا و هم در کلان فضا. اگر کارهای لکوربوزیه مورد تحلیل قرار گیرد متوجه می‌شوید که قدرت تصور و نوآوری‌های او در زمان خودش چقدر زیاد بوده‌است.‏

 

محبوب‌ترین کار لکور‌بوزیه از دیدگاه شما چیست؟

دیر لاتورت درکشور فرانسه در داخل طبیعت یکی از شاخص‌ترین کارهای اوست که خیلی جالب است‌. لاتورت در واقع یک دیری می‌باشد که برای راهبه‌ها ساخته شده‌است. و همچنین مجموعه‌های مسکونی که برای مهاراجه‌های هندی ساخته‌است که در مقیاس کوچک یعنی یک واحد مسکونی می‌باشد.‏

 

نظر شما راجع به معماری مدرن ایران چیست؟

مدرنیسم موقعی به وجود می‌آید که جامعه مدرن باشد. حالا این نقاط مدرن را هرگونه بخواهید تفسیر کنید. ولی مدرنی به معنای واقعی خودش که در تمام دنیا با همین لغت شناخته می‌شود جامعه‌ای هست که با پیشرفت‌های صنعتی فضای  زندگی را مرتب تغییر می‌دهد، یعنی انعطاف‌پذیر است‌. در افکار و روش زندگی‌اش متحجر نیست و از سنت دوری می‌کند. زیرا سنت لایه‌های تفکرها یا فرهنگ‌ها و روش‌های زندگی است که در زمان‌های مختلف روی هم انباشته می‌شود. بنابراین از یک جسم متحجر غیر انعطاف‌پذیر و غیر قابل نفوذ تشکیل می‌شود. ‏

هنگامی که درمورد جامعه انعطاف‌پذیر سخن می‌گوییم منظور جامعه‌ای است که هر روزش با روز قبل تفاوت داشته و هر روز سعی کرده خودش را با مسایل دنیایی و با روندی که در دنیا وجود دارد تطبیق دهد. هر روز فکر کرده و تلاش خود را به کار برده تا از ابزار و آلات صنعتی که برای رفاه و آسایش در زندگی به وجود آمده به نحو احسنت استفاده کند. این می‌شود یک جامعه مدرن! اگر که این جامعه را با این نحو هماهنگی در تفکر و روش زندگی توانستیم داشته باشیم، آن‌وقت آن مجموعه از کالبد‌ها و احجام معماری که از این طریق به وجود می‌آید می‌شود یک مجموعه هماهنگ و متناسب.‏

شما گفتید معماری مدرنیسم باید به روز شده‌باشد، از طرفی می‌دانیم معماری ایرانی که بهترین معماری‌های زمان خودش بوده. خیلی‌ها هنوز عقیده دارند باید از این معماری پیروی شود. نظر شما در این باره چیست؟

پیروی نه‌، باید از آن ایده گرفته شود. آن معماری ایرانی و شهر‌های ایرانی یا شرقی یعنی شهرهای متشکل نظام یافته و هماهنگ. جامعه توانسته در آن زمان این کالبد معماریی را درون خودش به وجود بیاورد که از نظر تفکر، تمدن و روش زندگی هماهنگ بود. وقتی آن هماهنگی و انسجام از بین می‌‌رود، دیگر آن کالبد معماری و آن نظام در هم ادغام‌شده پاره می‌شود و از بین می‌رود. در نتیجه جامعه از هم می‌پاشد. یعنی گسیختگی و گسست در جامعه به وجود می‌آید. وقتی این گسیختگی در جامعه به وجود آید، معماری چندین راه پیدا می‌کند و هرکس به راه خودش می‌رود. جلوگیری از این گسست‌ها در جامعه منوط به وجود دولتی مدرن می‌شود. جامعه مدرن وقتی می‌تواند مدرنیسم باشد که دولت هم مدرن باشد و امروزی فکر کند و نیز سعی کند خود را با تمام جوامع و داده‌های دنیای امروز هماهنگ سازد و از آن‌ها عقب نیفتد.‏

امروز با این تحولات الکترونیکی به وجود آمده ما نمی‌توانیم خودمان جدا از بقیه فکر کنیم. بایستی هماهنگ باشیم حتی پیشی‌گرفتن به منابع و ثروت‌هایی که در یک سرزمین وجود دارد‌ بستگی پیدا می‌کند. البته ما در سرزمینمان منابع فسیلی و سوختی وجود دارد که تمام دنیا تابع آن هستند. ما از آنها پیشی گرفتیم و آن‌ها به منابع ما احتیاج دارند. حالا این‌جا یک سیاستی لازم هست که بتواند به وسیله این منابع در مقیاس جهانی ارتباط برقرار کند.‏

 

جمله پایانی دکتر:

من به جامعه‌ جوان به جوانانی که امروز دانشجو هستند، خیلی معتقدم. چون تمامشان امروزی می‌اندیشند و خواهان رسیدن به امثال خودشان در سرزمین‌های دیگر وهم چنین خواستار دیدن فضاهای تخصصی که در تخصص خودشان است هستند. این‌ها در حدود ده میلیون نفرند. این ده میلیون نفر بعد از ده پانزده آینده در رأس امور قرار می گیرند و ایده‌های سنتی را کنار خواهند گذاشت.‏


آرکیتکتز

انجمن مفاخر معماری ایران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی