"یک معمار" تقدیم می کند: گفتگو با پیتر آیزنمن
آنچه خواهید خواند، ترجمه بخشی از ویدیو مصاحبه سایت Archdaily با پیتر آیزنمن است که در سال 2011 انجام شده است.
Wexner Center for the Arts,1989
خودتان را معرفی کنید؟
پیتر ایزنمن هستم. من یک معمار هستم. همچنین تدریس می کنم. در دانشگاه نیوهاون استاد هستم و در پنج یا شش سال گذشته (آنجا) تدریس کرده ام. ما یک شرکت کوچک داریم، شاید 10،12 یا 15 نفر، ولی پروژه های بسیار بزرگی را انجام می دهیم. ما با معماران دیگر همکاری می کنیم، ما هم اکنون روی پروژه ای در گالیسیا سانتیاگو اسپانیا کار می کنیم: شهر فرهنگ ... در ایتالیا ما روی سه پروژه کار می کنیم: توسعه مجدد اسکله ای در پاتزوریا حومه ناپل ... یک پروژه مشترک در میلان، یک مرکز ورزشی در نیوجرسی ...
نقش معمار در جامعه چه باید باشد؟
ما
باید شهروندان با اخلاق و فعالی باشیم ولی من فکر نمی کنم که معمار در جامعه باید نقشی
بیش از سایر شهروندان داشته باشد، به عبارت دیگر، من فکر نمی کنم که مسئولیتی
راجع به مشکلات خانه سازی در شیلی یا آرژانتین داشته باشم، معمار مشکلات را حل نمی
کند، در نتیجه من یاری رسان جامعه نیستم، ولی آنچه معمار باید انجام دهد تلاش برای
تعریف و توسعه دیسیپلن (انتظام) خاص خودش است. من فکر نمی کنم که معماری درباره حل
مشکلات مردم باشد، روانشناسان، جامعه شناسان، اقتصاددانان و ... برای حل مشکلات
مردمند، ما از جنس آنها نیستیم، ما پروژه های فرهنگی ضروری را انجام می دهیم، برای
من فرهنگ ارزش دارد ولی یک معمار باید برای جامعه چه بکند؟ رک و راست بگویم من فکر
نمی کنم که معمار باید کاری کند.
Memorial to the Murdered Jews of Europe,2005
اهمیت نوآوری در دفتر شما چیست؟
ابداع، درباره چیزی است که نوست. در نتیجه هر چه نوست، در دنیای مصرف ارزش دارد، ولی اگر بخواهید محصول برای مردم تولید کنید، در نتیجه معماری آن ارزش فرهنگی که من فکر می کنم باید داشته باشد، نخواهد داشت، در نتیجه، ابداع، یک مسئله اساسی است، خلق نو، خلق برای مصرف بیشتر است، معماری راجع به مصرف نیست، معماری راجع به ابداع هم نیست ..
در کار شما، اهمیت اینترنت چقدر است؟
اینترنت
ما را قادر کرده که بتوانیم با معمارانی در اسپانیا و ایتالیا و .. همکاری کنیم.
ما ترسیمات خود را برای آنها می فرستیم یا ترسیمات آنها را دریافت می کنیم. لازم
نیست به ایتالیا یا اسپانیا برویم ... بنابراین، اینترنت، سرعت انتقال اطلاعات را
بالا برده ولی سرعت کار طراحی بالا نرفته، کار طراحی یا باید اینجا، در دفتر من یا در اسپانیا
یا ... انجام شود و در فضای مجازی نمی تواند صورت پذیرد ...
House VI,1972
به کسی که می خواهد معماری بخواند چه پیشنهادی می دهید؟
اول از همه اگر کسی می خواهد معماری بخواند، من به او می گویم که این کار را نکند. چون من فکر می کنم که حرفه ی غریبی است، برای من بسیار ارزشمند است و من عاشق کاری هستم که انجام می دهم، ولی چیزی نیست که من به بسیاری از مردم پیشنهاد دهم، ثانیا من پیشنهاد می دهم به جای اینکه به مدرسه معماری بروید ... زبان، تاریخ، فلسفه، ادبیات، و هر آنچه که در زندگی برای تصمیم گیری لازم است، بخوانید و بعد به دنبال یادگیری معماری بروید ... من فکر می کنم که جوانان، آماده یادگیری معماری نیستند ... چیزی که شما در دانشگاه یاد می گیرد، کاری نیست که در عمل انجام می دهید ... دانشگاه راجع به تئوری، فرهنگ، تاریخ، فلسفه و امثالهم است که به دیسیپلن معماری مربوط است ... یادگیری معماری، اینجاست ...
اداره ی یک شرکت معماری چگونه است؟
اداره ی یک شرکت، فرقی با اداره ی یک خانواده یا اداره هرگونه تجارتی، ندارد، کار جادویی نیست، فقط باید یاد بگیرید که چگونه انجام دهید، باید یاد بگیرید که چگونه با مردم رفتار کنید ... باید یاد بگیرید ... من از هیچ کس یاد نگرفته ام که چگونه باید شرکتم را اداره کنم، نحوه ای که من کارم را اداره می کنم، می تواند با دیگری متفاوت باشد، من خیلی خوش شانسم که می توانم پروزه هایی را که می خواهم انجام دهم انتخاب کنم، خیلی ها نمی توانند اینگونه باشند، بنابراین، من توصیه ای برای اداره ی یک شرکت ندارم ...
مترجم: معین کارگری
هرگونه انتشار این مطلب، تنها با ذکر نام وبلاگ و مترجم مجاز است.
